کشمیر بار دیگر به صدر خبرها بازگشته است؛ این بار پس از آنکه در یک حملۀ مرگبار در مراتع کوهستانی هیمالیا در این منطقه ۲۶ شهروند غیرنظامی کشته شدند و هند نیز در واکنش به این حمله به نقاطی در پاکستان حمله کرد با این ادعا که «مبدأ برنامهریزی و هدایت حملات تروریستی علیه هند» بودهاند.
هند و پاکستان هر دو مدعی منطقۀ هیمالیایی کشمیر هستند؛ منطقهای با اکثریت مسلمان که در این سالها صدها هزار سرباز در امتداد خط کنترل آن مستقر بودهاند و همواره عامل جنگها، شورشها و بنبستهای دیپلماتیک بوده است.
آنچه در ادامه میخوانید، نگاهی است گذرا به پیشینۀ تاریخی، موقعیت جغرافیایی و دلیل ادامۀ تنشها بر سر کشمیر که ضلع سومی هم به نام چین دارد.
شروع ماجرا، ۱۷۹ سال پیش
در سال ۱۸۴۶، بریتانیا امپراتوری سیک را که بر کشمیر حکمرانی میکرد، شکست داد. سیکها چون قادر به پرداخت غرامت جنگی نبودند، کشمیر را به بریتانیا واگذار کردند. بریتانیا نیز براساس معاهدۀ امریتسار آن را به گلاب سینگ، حاکم ایالت شاهزادهنشین همسایه، جامو، فروخت. اما کنترل نهایی منطقه در دست بریتانیا باقی ماند.
در سال ۱۹۴۷، زمانی که بریتانیا از شبهقارۀ هند خارج شد، بیش از ۵۰۰ ایالت شاهزادهنشین امکان پیوستن به هند یا پاکستان را داشتند.
اما مهاراجه هری سینگ، حاکم هندومذهب کشمیر، ابتدا خواهان استقلال بود، هرچند بیش از ۷۰ درصد جمعیت منطقه مسلمان بودند.
پاکستان شبهنظامیان قبیلهای و سپس ارتش خود را به کشمیر فرستاد. در پاسخ، مهاراجه از هند درخواست کمک نظامی کرد. هند پذیرفت، اما به شرطی که کشمیر به هند بپیوندد، که مهاراجه نیز با آن موافقت کرد.
نیروهای هندی مهاجمان پاکستانی را عقب راندند. در اینجا سازمان ملل متحد وارد عمل شد و خواستار برگزاری همهپرسی برای تعیین آیندۀ منطقه شد، اما هند مقدمات لازم برای اجرای این همهپرسی را به تأخیر انداخت و این رأیگیری هرگز برگزار نشد.
در نتیجه، حدود دوسوم از مساحت کشمیر تحت کنترل هند درآمد و یکسوم آن به پاکستان واگذار شد. مساحت کل کشمیر تقریباً ۲۲۰ هزار کیلومتر مربع است، یعنی حدود ۱۳ درصد مساحت کل ایران.
در سال ۱۹۶۲، چین از بحران موشکی کوبا بهرهبرداری کرد و در جنگی کوتاه با هند، بخشهایی از کشمیر شرقی را تصرف کرد؛ منطقهای که بین سینکیانگ و تبت چین قرار دارد.
امروز، حدود ۴۵ درصد کشمیر در کنترل هند، ۳۵ درصد در کنترل پاکستان و ۲۰ درصد در کنترل چین است.
خط کنترل کشمیر
جنگ بر سر کشمیر
هند و پاکستان در سالهای ۱۹۶۵ و ۱۹۹۹ دو بار دیگر بر سر کشمیر وارد جنگ شدند که هر دو بار هند پیروز شد.
اوضاع بهویژه به این دلیل نگرانکننده است که هر سه کشور درگیر – هند، پاکستان و چین – دارای سلاح هستهای هستند.
هند پاکستان را متهم به تأمین مالی و تجهیز گروههای جداییطلب در کشمیر میکند. از اواخر دهه ۱۹۸۰، بیش از ۴۵ هزار نفر در این مناقشه کشته شدهاند.
کشمیر همچنین اهمیت راهبردی زیادی دارد و گذرگاهی کلیدی از جنوب آسیا به آسیای میانه بهشمار میرود.
برای هند، کشمیر نمادی از ملیگرایی سکولار است، چرا که تنها منطقۀ با اکثریت مسلمان – حدود ۶۰ درصد – در میان جمعیت غالباً هندومذهب این کشور است.
پاکستان کشمیر را بخشی طبیعی از قلمرو خود میداند؛ جایی که برای مسلمانان شبهقاره در نظر گرفته شده است.
لغو خودمختاری و پیامدهای آن
در سال ۲۰۱۹، وضعیت زمانی دوباره بحرانی شد که دولت ملیگرای نارندرا مودی، صدراعظم هند، خودمختاری ویژۀ کشمیر را لغو کرد تا راه را برای مهاجرت و سرمایهگذاری جمعیت هندو از سایر نقاط کشور به کشمیر هموار کند.
با لغو ماده ۳۷۰ قانون اساسی هند در دولت نارندرا مودی و پایان یافتن وضعیت نیمهخودمختار کشمیر، این ایالت به دو منطقۀ اتحادیهای تحت کنترل مستقیم دولت مرکزی تقسیم شد: «جامو و کشمیر» و «لداخ».
ماده ۳۷۰ که در سال ۱۹۴۷ تدوین شده و به تصویب جواهر لعل نهرو رسیده بود، به ایالت جامو و کشمیر خودمختاری نسبی میداد. این وضعیت ابتدا موقتی در نظر گرفته شده بود، اما در سال ۱۹۴۹ به قانون اساسی هند افزوده شد.
از آن زمان، جامو و کشمیر برای ساکنان ایالت خود امتیازات ویژهای قائل شد و عملاً خرید املاک توسط غیرکشمیریها و احراز منصبهای اداری توسط غیرساکنان را ممنوع کرده بود. قوانینی که دولت نارندرا مودی در سال ۲۰۱۹ با لغو ماده ۳۷۰، آنها را هم لغو کرد.
در پی این اقدام، جو شدید امنیتی در این ناحیه برقرار شد و زندگی میلیونها نفر در کشمیر از این رو به آن رو شد.
از آن زمان مسلمانان منطقه نگران تغییرات جمعیتی هستند، زیرا قوانین جدید به هندوها از سایر نقاط هند اجازه میدهد در کشمیر ساکن شوند.
در سال گذشتۀ میلادی، این منطقه نخستین انتخابات محلی خود را پس از لغو خودمختاری در سال ۲۰۱۹ برگزار کرد. برخی از نمایندگان تازهمنتخب خواستار بازگرداندن جزئی ماده ۳۷۰ شدند، اما احزاب منطقهای اصلی یا انتخابات را تحریم کردند یا آن را بیفایده دانستند و گفتند که پیروزی در این انتخابات قدرت سیاسی واقعی برای نمایندگان به همراه نخواهد داشت.
در این میان و در این سالها، سازمانهای حقوق بشری هر دو کشور را متهم میکنند؛ پاکستان را به حمایت از گروههای تندرو و هند را به نقض حقوق بشر در کشمیر؛ جایی که حدود ۶۰۰ هزار سرباز مستقر شدهاند.
اکنون، با توجه به بیثباتی در افغانستان، سینکیانگ و تبت، خطر آن نیز وجود دارد که تنشهای دوباره بین هند و پاکستان بر سر کشمیر به بحرانی منطقهای و گستردهتر دامن بزند.